
اثبات خدا قسمت ۴
موجودات این جهان یا “واجب الوجود” اند و یا “ممکن الوجود”.
بسیار روشن است که موجودات این جهان “واجب الوجود” نیستند چرا که بنابر تعریف چیزی واجب الوجود است که “نتواند که نباشد” درحالی که بسیاری از موجودات عالم [مثل خود ما انسان ها] قبلاً نبوده اند و الان هستند و در آینده نیز نخواهند بود، پس واجب نیستند. تنها حالتی که باقی می ماند این است که موجودات این عالم “ممکن الوجود”اند. و به نظر فیلسوفان و متکلمان اسلامی هر ممکنی نیازمند علت است.علماء در این زمینه می گویند:
«ممکن در ذات خویش برای وجود یافتن، یا نیازمند غیر از خود است و یا چنین نیازی ندارد (یعنی خودش خودش را بوجود می آورد). صورت دوم باطل است، چرا که مستلزم ترجیح بلامرجح است که محال می باشد، پس فرض اول ثابت می شود.»
۴-تفصیل برهان علیت را بیان کنید؟
هر انسانی مخلوق و حادث است و از سه حالت خارج نیست، یا بدون علت آفریده شده، یا خود علت وجودی خویش است و یا وجودی ازلی و ابدی (خدا) علت او است و از آنجا که احـتمال اول و دوم بـا هـیچ عـقل و وجدانی سازگار نیست، پاسخ صحیح همان احتمال سوم است و لذا احتمال اول و دوم را به صورت «استفهام انکاری» ذکر میکند و هنگامی که این دو با اسـتفاده وجدان و عقل نفی شد، خواه یا نا خواه احتمال سوم اثبات میگردد. این روح استدلال معروف «عـلت و معلول» است کـه در دو جـمله کـوتاه و فشرده و پرمعنا مطرح شده است. اکنون با روشن شدن این مقدمات به اصل برهان علیت باز میگردیم. برهان علت و معلول در حقیقت بر دوپایه استواراست:
۱. جهانی که ما در آن زندگی میکنیم «حادث» و «ممکنالوجود» است.
۲. هر موجود حادث و ممکنالوجود باید منتهی به واجبالوجود شود.
درباره مقدمه اول یعنی حادث بودن جهان بعداً سخن خواهیم گفت، حال باید به سراغ اثبات مقدمه دوم رویم: با قبول حادث بودن جهان یکی از پنج راه زیر را در پیش داریم کـه ششمی ندارد:
– یا باید جهان بدون علت موجود شده باشد.
– یا خودش علت خویش باشد.
– یا معلولش علت آن باشد.
– یا این جهان معلول علتی است و آن نیز بهنوبه خود معلول علت دیگری و به همین ترتیب تا بینهایت پیش میرود.
– یا اینکه قبول کنیم تمام این موجودات حادث متکی به یک موجود ازلی و ابدی در ماورای ماده است و این سلسله علت و معلول سرانجام به «واجبالوجود» منتهی میشود.
این مطلب از سایت صراط وب ارائه شده است.
جهت ادامه مطلب اینجا کلیک کنید.